روزگار زندگی یک بانو

روزگار زندگی یک بانو

فراز و نشیب ها و روزمرگیهای یک زن,یک مادر,یک همسر ‌‌‌......
روزگار زندگی یک بانو

روزگار زندگی یک بانو

فراز و نشیب ها و روزمرگیهای یک زن,یک مادر,یک همسر ‌‌‌......

یه کم تغییر

امروز تا ترخیص بشم و بیایم خونه,ظهر شد.من وقتی چند,روز پشت هم اینجوری حالم گرفته میشه,و اوضاعم خوب نیست,باید یه کاری بکنم,وگرنه دیوونه میشم!

این هفته ای که گذشت,همه اش همینجوری بد بود!

واسه همین غروبی به دوستم زنگ زدم.راجع به بیمارستان و این چیزا نگفتم.من خودم تا جایی که بشه,از مریضیها و ناراحتیهام نمیگم.اینجام اگه میگم,واسه اینه که کسی نمیشناسدم و یه جوری دفترخاطرات منه!دوس دارم اینجا که مجازیه و مثل دنیای واقعی آدم مجبور نیست,واسه اینکه راز دلش فاش نشه,یارعایت این و اون هزار جور نقش بازی کنه,لااقل راحت باشم و هر اتفاقی که میفته و مجبورم از بقیه قایم کنم,یا فکرایی که به کسی نمیشه گفت رو اینجا بنویسم .واسه همین علیرغم همه قضاوتهایی که میشم و متهم میشم به دروغگویی و جلب توجه و این حرفا,بازم اینجا رو دوس دارم و دلم میخواد بنویسم!

البته من اینو نمیفهمم که چرا کسی باید تو وبلاگش دروغ بتویسه وقتی کسی نمیشناسدش و نیازی به این کار نداره!!!!!!ولش,کن ,نمیخوام بازم گله کنم و فاز منفی بردارم.

گفتم که به دوستم زنگ زدم و گفتم واسه غروب یه کاری بکنیم,یا جایی بریم؟گفت بریم استخر.ولی ترسیدم هنوز که کامل چکاپ نشدم,شاید ضرر داشته باشه واسم.واسه همین گفتم,نه بیا بریم آرایشگاه یه تغییری بدیم!من همیشه یعنی اکثر وقتا همینجوری میرم آرایشگاه!!!

خلاصه رفتیم و چقدرم,شلوغ بود.البته یکی از کارمنداش,دوستمونه.ولی خب همیشه نوبت میگرفتیم,ولی ایندفعه همینجوری اومدیم.خلاصه یه کم نشستیم و رنگ کارشون گفت,اگه کار رنگ داری,میتونم این وسطا کارتو انجام بدم!منم یهویی تصمیم گرفتم موهامو پرکلاغی بکنم!!!آخه چند ماهه روشن بوده,و گفتم یه تغییر درست و حسابی بکنم!دوستمم که مثل خودم کم دیوونه نیست,گرفت موهاشو که بلند بود رو پسرونه کوتاه کرد!!!!خیلیم باحال شد.نوکاشم قرمز و آبی کرد که کلی خوشش اومد!البته خب رنگاش موقتیه و نهایتأ سه هفته میمونه.

منم مشکی کردم,ولی مدلش رو عوض نکردم.شوهری و ساشا رفته

 بودن پیش دوستش و من

نمیخواستم زود برم خونه.نشستیم

به حرف زدن.حالا این دوستم ک موهاشو,کوتاه کرد,دو هفته دیگ نامزدیشه!کلی از دستش خندیدیم!

دوستمون,اونجا ناخنکاره.چند,وقت پیش کاشت بودم,ولی بعد از چند بارترمیم,کنده بودمشون.

حالا ناخنام بلند بود و گفتم مانیکورشون کنم.

من ناخنام خوب بلند میشه ولی خیلی سست و شکننده است.دیگه

 مانیکور کرد و مدلشو عوض کرد

 و نوک تیزشون کرد و یه طراحی

 خوشگلم,واسه شون انجام داد.تا

 حالا این مدلی مانیکور نکرده

 بودم,بد نشد.ولی طراحیشو دوس

 دارم,خوشگله!

دیگه ساعت نه شوهری اومد دنبالمون و اومدیم خونه.شامم

 پیتزا گرفتیم که من نخوردم.

شوهری خیلی خوشش اومد از موها و ناخنم.عااشق وقتاییه که

 موهامو مشکی میکنم!میگه شکل

 عروسک میشی!!!!!البته من هرچی

 عروسک دیدم,همه شون

 موهوشون,بلوند بوده!!!خخخخ

الانم ساعت فکر کنم زه است و دارم براتون مینویسم.

گفتم یه چیزی غیر از غم و درد و ناراحتی بنویسم و بیشتر ازین ناراحتتون نکنم.

نمیدونید,چقدر حضورتون بهم دلگرمی میده و برام ارزشمنده.دستای مهربونتون رو میفشارم و خوشحالم که دوستای خوبی مثل شما پیدا کردم.

امروز تک تک تون رو تو نظرم آوردم و خواسته هاتون رو که میدونستم رو از خدا خواستم و اونایی رو که نمیدونستم رو هم خواستم که خدا خواسته قلبی تون رو بده و مشکلات همه تون رو حل کنه .

فدای دلای مهربون همه تون.....

نظرات 19 + ارسال نظر
SamaN 24 - مرداد‌ماه - 1394 ساعت 11:07 ق.ظ http://majidriddel.blogfa.com

میشه الان بیای

اومدم وبتون.عکسای خوبی بود.وبلاگهایی که مطلبی میذارن یا روزمره هاشونو مینویسن,خب طبعأ آدم نظرشو میذاره,ولی عکس رو فقط میشه نگاه کرد.,

هیما 17 - مرداد‌ماه - 1394 ساعت 04:13 ب.ظ http://hima63.blogsky.com

منم چند روز پیش خونه مامانم بودم و مامانم برام رنگ تیره گذاشت ، خیلی خوب شده، مدت ها بود که موهام رو فقط رنگ روشن میزاشتم

جدی؟چه بامزه.فکر کنم اکثر دوستا با همدیگه زدیم تو کار موی تیره!!!
مبارکه عزیزم...

ترمه 17 - مرداد‌ماه - 1394 ساعت 02:03 ب.ظ http://www.sarneveshtman2.blogfa.com

سلام.خداروشکر که خوبی.چه باحالی تو دختر ،منم باید یه کم تغییر ایجاد کنم.
منو لینک لطفا

سلام عزیزم.با حالی از خودتونه
آره بعضی وقتا تغییرات کوچیک حال آدمو خوب میکنه!
چشم عزیزم

یاس 17 - مرداد‌ماه - 1394 ساعت 01:45 ب.ظ http://khatkhati-76.blogfa.com

امیدوارم زوده زود خووووووووووبه خوب شی مهناز جووووووونم ...
دیگم نلووووو بیمالستااااان ...

چشم عسیسم!!
فدا,مدا...

آنا 17 - مرداد‌ماه - 1394 ساعت 01:40 ب.ظ http://aamiin.blogsky.com/

اوووم موی مشکی اصلا خداست .. رنگ مو فقط مشکی .. تازه اون هم مشکی طبیعی .. چه شود!
باز هم بگم یا همین قدر کافی بود خودمو لوس کردم؟

ویولا 17 - مرداد‌ماه - 1394 ساعت 11:34 ق.ظ http://www.sadafy.persianblog.ir

سلام عزیزم
امیدوارم بهتر باشی و دیگه مسیرت به بیمارستان و درماتگاه و .. نخوره.
چه کار باحالی کردید. پارتنر هم عاشق موهای پر کلاغیه و من برای عروسیمون موهامو مشکی مشکی کرده بودم ولی بعد از اون سالهاست که موهان تو تناژ شرابی و بادمجونی و رنگهای دیگه هست و دوماه فبل هم برای اولین بار موهامو مش نسکافه ای رو زمینه قهوه ای شرابی خودم کردم که خیلی به گفته همه دوستا و خانواده بهم می اومد ولی الان ریشه تیره موهام در اومده و نمی دونم تو این شرایط باید چیکارشون کنم!

سلام عزیزم,قربون محبتت.
کلأ مشکی رنگیه که آدم ازش زده نمیشه و همیشه جذابه.
من پارسال موهامو عنابی کردم با لایتهای قرمز و خیلیم قشنگ بود,ولی بدیش این بود که بعدش هر رنگی میذاشتم,باز اون رنگ و لایت بعداز چند بار شست شو میزد بیرون!خلاصه کلافه ام کرد و فکر نکنم حالا حالاها سراغ رنگ شرابی برم!
به به,مش نسکافه ای رو موی قهوه ای
خیلی خوشگل میشه!خوش به حال پارتنر با همچین خانم زیبایی...
بدیه رنگ و لایتهای روشن همینه که ریشه مو که در میاد آدم اعصابش خورد میشه!حالا چون رنگ زمینه ات تیره است و قهوه ایه,میترنی ریشه هاتو قهوه ای بزنی و بد نمیشه.

دندون 17 - مرداد‌ماه - 1394 ساعت 10:10 ق.ظ http://roozhaye-zendegie-man.blogsky.com

مهناز جون الان بهتری؟؟؟؟
من عاشق موهای تیره و پرکلاغیم... کلا موی روشن توناژ طلایی و بلوند دوست ندارم... به نظر زنای شرقی به همون چشم ابرو مشکی و موهای مشکی قرمزی رنگشون معروفن و زیبا...
امیدوارم الان دیگه بهتر باشی..

فدای تو عزیزم,خوبم!
موهای بلوند رو بعضی وقتا واسه تنوع دوس دارم,ولی در کل منم زیاد باهاش موافق نیستم!
البته من زیاد چشم و ابرو مشکی نیستم و یه کم سفید و موهامم روشنه,واسه همین هروقت پرکلاغی میکنم,زود دو سه درجه روشن میشه!!!
خوبم عزیزم...بالاخره باید زندگی کرد...

سارا 17 - مرداد‌ماه - 1394 ساعت 08:45 ق.ظ http://perinparadais.blogsky.com/

به به تغییییررررررررر
برای ارامشت میتونی از جوشونده های گیاهی مثل اسطوخودوس و بادرنجبویه و بهار نارنج استفاده کنی سودا رو کم میکنه و ارامشتو زیاد

منم عاشق تغییرم.داداشم پارسال بهم دمنوش گل محمدی رو واسه آرامشم بهم معرفی کرد که خیلی خوب بوده برام .حالا اینایی که گفتی رو هم استفاده میکنم.مرسی عزیزم

خانم توت فرنگی 17 - مرداد‌ماه - 1394 ساعت 12:48 ق.ظ http://pasazvesal.blogsky.com

مبارکه عزیزم. تنوع های اینجوری حال آدم رو خوب می کنه

قربونت توت جونم!آره حداقل یه چند روزی,آدم سر ذوق میاد و همینم خوبه!

دلارام 16 - مرداد‌ماه - 1394 ساعت 11:50 ب.ظ

امیدوارم حالت کاملا خوب بشه وعلت بیماری را ریشه کن کنی منم دعا کن

مرسی عزیزم.
از خدا برات سلامتی و خوشبخت میخوام و امیدوارم غمها و مشکلات از زندگیت پاک بشن.

تلخون 16 - مرداد‌ماه - 1394 ساعت 11:12 ب.ظ

سلام گلم...احوال بهتر...خدا بهت سلامتی بده که بالاترین نعمته...روحیت رو تحسین میکنم...افرین که به جای استرس بیماری گرفتن...به فکر تغییر روزمره گی ها و یکنواختی هایی...به این میگن روحیه و خلق و خوی مثبت...
از ناخن های قشنگت عکس بذار...یه جوری ازشون تعریف کردی که ادم دلش میخواد حتما ببینتشون...البته من اینجوریم ها...یعنی با خوندن توصیف یه چیز به شدت دلم میخواد اونو ببینم...یه خاطره کوچولو برات بگم که لبت به خنده باز شه...
چندین سال پیش یه کتاب داستان کودک گرفته بودم. تو راه منزل باز کردم و مشغول خوندن شدم. داستان یه کلاغ بود که واسه بچه هاش اش صابون میپخت. نویسنده طوری این اش صابون رو توصیف کرده...من یه دل نه یه شکم هوس اش صابون کره بودم...یعنی داشتم بال بال میزدم یه کاسه اش صابون بخورم...
....
لبت به لبخند
دلت به شادی
و تنت سلامت دختر خوب

نیاز 16 - مرداد‌ماه - 1394 ساعت 11:05 ق.ظ

عه اجی منم دو روز پیش رفتم موهامو که یکساله رنگ روشن میکنم قهوه ای خیلی تیره کردم
انگاری خدایی موهام همین رنگیه ( وای چه خود شیفته)
ما ها که عاشق تنوعیم حالا دو روز دیگه میریم شرابی رو هم امتحان میکنیم خوااااهر

به به مبارکه نیازم!
اشکالی نداره,بازم خسته شدیم عوضش میکنیم!مهم اینه که الان دوسش داریم و با این قیافه خودمون حال میکنیم!!!

هم راز 16 - مرداد‌ماه - 1394 ساعت 09:36 ق.ظ

سلام مهناز جان
خوبی؟ بلا به دور عزیز...پستای این چند روزتونو خوندم...ناخوش احوال بودین انگار...جواب آزمایشات و ...گرفتین؟
حتما پیگیری کنید ....که هر چیزی هست زودتر پیشگیری کنید.
إن شاالله که مشکل خاصی نباشه.

سلام عزیزم,مرسی.
خوبم الان.پیگیرش هستم تا اگه مشکلیرهست,درمونش کنم.
ایشالله

آنا 16 - مرداد‌ماه - 1394 ساعت 09:11 ق.ظ

الهی بمیرم.. دو روز حواسم بهت نبود ببین چی شدی. الان خوبی عزیزم؟ بهتری؟ خیلی مراقب خودت باش خانوم

خدا نکنه عزیزم....
بهترم,خداروشکر.
چشم آنای عزیزم!

سپیده مامان درسا 16 - مرداد‌ماه - 1394 ساعت 01:38 ق.ظ

رنگ موهات مبارکه عزیزم ، الهی همیشه تنت سالم باشه و خوش باشی

مرررررررسی سپیده جونم...
همچنین شما

بهاره 16 - مرداد‌ماه - 1394 ساعت 01:09 ق.ظ

هیچی مثل موی مشکی نمیشه

البته بستگی به پوستم داره!فکر کنم به پوستای روشن بیشتر میاد .
منم با اینکه زیاد تغییر میدم رنگ موهامو,ولی مشکی رو بیشتر میدوستم!!!!

زهره 15 - مرداد‌ماه - 1394 ساعت 11:32 ب.ظ

تغییر خوبه مخصوصا تغییر مو و ناخن
منم هر وقت دلم تغییر بخاد زورم به موهام فقط میرسه

من که خدای تغییرم!!!یعنی مدام در حال تغییر و تحولم!
آخه بیشترین تغییر تو چهره آدم,با تغییر کردن موهاش به دست میاد.
توام برو یه تغییر حسابی تو موهات بده...

آتوسا 15 - مرداد‌ماه - 1394 ساعت 11:06 ب.ظ

ایشالا همیشه خوش باشین

مهدیا 15 - مرداد‌ماه - 1394 ساعت 10:42 ب.ظ http://mahdia.blogsky.com

سلام. بدون اجازه وارد وبتون شدم و ارشیو رو خوندم. امیدوارم هر چه زودتر سلامتی تونو به دست بیارید.
واقعا من هم دنیای مجازی رو ترجیح می دم.چون ادم خیلی راحت حرفش رو میزنه.ولازم نیست به خاطر کسی پنهان کاری کنی.
شبتون به خیر.

سلام عزیزم.خواهش میکنم,خوش اومدید!
ممنونم,شمام ایشالله همیشه سالم و شاد باشید.
درسته,مثل خونه آدمه!
شب شمام بخیر

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.